English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5335 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
del credere agent U نمایندهای که متعهد به وصول طلبها میباشد نمایندهای که وصول مطالبات راتقبل مینماید
collecting books U وصول مطالبات
collecting debts U وصول مطالبات
collection charge U هزینه وصول مطالبات
debt collecting agency U نماینده وصول مطالبات
voucher U مدرک تضمین کننده
vouchers U مدرک تضمین کننده
reviving U وصول مطالبات سوخت شده
remembrancer U مامور وصول مطالبات سلطنتی
recipient U وصول کننده
recipients U وصول کننده
debt collector U وصول کننده طلب
collecting bank U بانک وصول کننده
statement of affairs U وصول مطالبات و دیون واموال تاجر ورشکسته
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
warranties U امرمورد تعهد یا تضمین تضمین
warranty U امرمورد تعهد یا تضمین تضمین
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
indemnity U تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
indemnities U تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
outstanding claims U مطالبات
verification of debt U تشخیص مطالبات
vertification of debts U تشخیص مطالبات
claiming U مدعی به مطالبات ادعا کردن
claims U مدعی به مطالبات ادعا کردن
claimed U مدعی به مطالبات ادعا کردن
claim U مدعی به مطالبات ادعا کردن
settlement by abandonment U تسویه در نتیجه صرفنظر شدن از مطالبات
hopper U لی لی کننده
solvent U اب کننده
solvents U اب کننده
swooner U غش کننده
percutient U دق کننده
attenuant U اب کننده
hoppers U لی لی کننده
syncopator U غش کننده
catterer U پچ پچ کننده
tracker U پی کننده
solver U حل کننده
refutative U رد کننده
attacking U تک کننده
refuser U رد کننده
noncommittal U رد کننده
surfy U کف کننده
doer U کننده
puffer U پف کننده
jaberer U پچ پچ کننده
bidders U کننده
ear-splitting U کر کننده
fizzy U کف کننده
refutatory U رد کننده
skittish U رم کننده
bandwidth U یچ کننده
renunciant U رد کننده
renunciant U کننده
whisperer U پچ پچ کننده
repudiationist U رد کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
squasher U له کننده
squelcher U له کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
prater U پچ پچ کننده
mauler U له کننده
prattfall U پچ پچ کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
bidder U کننده
trackers U پی کننده
abjurer or abjuror U کننده
fluxing oil U اب کننده
deletive U حک کننده
benders U خم کننده
spurner U رد کننده
thinner U کم کننده
sensor U حس کننده
commulator U یک سو کننده
fillets U پر کننده
fillers U پر کننده
doers U کننده
rebutter U رد کننده
deflective U کج کننده
crusher U له کننده
fillet U پر کننده
mitigative U کم کننده
mitigatory U کم کننده
bender U خم کننده
filleted U پر کننده
mumbler U من من کننده
filler U پر کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com